طبق گفته بزرگان محل قدمت مسجد به 200 سال قبل بر ميگردد.
اين مسجد دو مناره دارد كه در حدود 30 سال قبل بازسازي شده و يك بخش شبستان به ساختمان اضافه شده است. بعد از انقلاب سر در مسجد و صفهها ساخته ميشوند.
سابقه تاريخي مسجد
در مورد سابقه تاريخي اين مسجد اطلاعات دقيقي در دست نيست ولي اينجانب از حاج آقا طاهر كه يكي از نمازگزاران مسجد و سالخوردگان محل ميباشد شنيدم كه اين مسجد در قديم يك مسجد كوچك بوده و چند سال امام جماعت آنرا شخصي به نام مرحوم آخوند ملا حسين عهدهدار بوده پس از در گذشت آخوند ملاحسين روحاني ديگري بنام آخوند ملامحمدطاهرفرزند ملا محمدعلی عهدهدار اين مسئوليت ميشود (حاج آقا تاج كه اين مطالب را از مادربزرگ خود نقل ميكند نوه پسري آخوند ملامحمد طاهر ميباشد) پس از مرحوم ملامحمد طاهر فرزند روحاني ايشان مرحوم شيخ محمد تقي مسئوليت امام جماعت مسجد را عهدهدار شدند لازم به ذكر است كه قرائن و شواهد گوياي اين مطلب است كه توسعه بناي مسجد در زمان مرحوم ملامحمد طاهر شروع شد، و در زمان فرزند ايشان مرحوم شيخ محمد تقي نیز ادامه داشته است.همچنین نوشته سنگ قبرمرحوم شيخ محمد تقي گواه بر اين مدعا است كه در زمان امامت ايشان نمازجمعه نيز در اين مسجد برپا بوده است.
اسم مسجد از قديم تا امروز به سه نام شهرت پيدا كرده است.
1) مسجد جامع ـ مسجد بزرگ محله علياي قهدريجان
اين نام از نوشته روي زيلوي وقف شده در تاريخ 1320 قمري يعني 101 سال قبل مشخص ميباشد كه عين عبارت چنين است (وقف نمود حاجي محمد تقي خلف مرحوم كربلايي حسين قدرجاني اين يك فرد زيلو را بر مسجد جامع محله عليا ) كه درست 101 سال پيش مصادف با زمان امامت مرحوم شيخ محمدتقي متوفاي 1361 ميباشد.
در قديم هر مسجدي كه در آن نماز جمعه اقامه ميشد به نام مسجد جامع معروف بود همچنبن جملهاي كه روي سنگ سقاخانه سنگ سقاخانه اكنون در صحن مسجد شهيد بهشتي قرار دارد.مسجد نوشته شده گواه اين مطلب است كه در آن زمان يعني 107 سال پيش سنه 1314 قمري اين مسجد، مسجد بزرگ محله عليا نام داشته است.
2)مسجد شيخ محمدتقي
اين نام بر روي بعضي از زيلوهاي مسجد هم ديده مي شود. علت تغيير نام مسجد جامع يا مسجد بزرگ به مسجد شيخ محمدتقي به دو جهت است: يكي اينكه همزمان با امامت ايشان نماز جمعه هم برقرار بوده است و نزد مردم هر وقت صحبت از نماز جمعه به ميان ميآمد نام مرحوم شيخ محمد تقي در اذهان تداعي ميشد و ديگر اينكه توسعه بناي مسجد و بازسازي آن بيشتر در زمان ايشان انجام گرفته است و يا اينكه در آن زمان بعد از تعطيل شدن نماز جمعه به هر دليل به تدريج كلمه جامع از معروفيت افتاده و به نام امام جماعت آن شهرت پيدا كرده است.
3)مسجد شهيد بهشتي
نام ديگر مسجد كه در زمان حال نيز به همين نام شهرت دارد مسجد شهيد بهشتي است كه علت نامگذاري مسجد به اين نام اين است كه اول انقلاب كه نماز جمعه رونق پيدا كرد اين فريضه عبادي، سياسي در حسينيه شهيد مطهري كه جاي آن در حال حاضر به نام فلكه امام حسين عليهالسلام نامگذاري شده برگزار ميشد ولي به جهت آنكه حسيسينه مذكور گنجايش جمعيت نمازگزار را نداشت تصميم بر اين شد كه جهت اقامه نماز جمعه از مسجد شيخ محمدتقي كه در مجاورت حسينيه بود استفاده شود. با گذشت زمان و با همياري و همكاري مردم محل مسجد بازسازي و احياء گرديد كه بازسازي آن همزمان با شهادت شهيد بهشتي بود و چون كه در اول انقلاب رسم بر اين بود كه بسياري از مراكز و مساجد به نام شهداي بزرگ و مشهور نامگذاري گردد اين مسجد به نام شهيد بزرگ دكتر بهشتي نامگذاري شد و به اين نام هم شهرت يافت ولي بايد توجه داشت كه درنام بردن مسجد نامهاي قبلي آن هم فراموش نگردد.( در اينجا لازم به ذكر است كه اولاد ارشد مرحوم شيخ محمدتقي مرحوم حاج آقا فخرالدين طاهري كه بعد از پدرشان امام جماعت اين مسجد بودند زحمات زيادي براي توسعه شبستان مسجد متحمل شدند که از خداوند رحمت و مغفرت و علو درجات براي آن مرحوم مسئلت مينمائيم)
كارهاي عمراني مسجد:
كارهاي عمراني در طول 18 سال كه نمازجمعه در اين مسجد اقامه ميشد موارد ذيل ميباشد.
1) در قسمت شبستان توسعه قسمتي كه طرف قبله ميباشد با ارتفاع بالاتر از ارتفاع سقف قبلي كه اين قسمت با مدرسهاي كه پشت آن ساخته شده، چند منزل مسكوني كلنگي بود كه خريداري شده و مقداري از آن در مسجد افتاد و بقيه را مدرسه نمودند و ديوار طرف محراب آن كلاً با اسلوب بسيار زيبائي آجركاري و كاشي كاري شده كه نكات مهمي در آن مورد توجه است يكي اينكه در كتيبه بالاي آن سوره جمعه بطور كامل با كاشي نوشته شده، ديگر آنكه در چهاردهنهاي كه روبهرو ديده ميشود غير دهنه محراب چهار تصوير از خانه كعبه، مسجد پيامبر، حرم امام حسين و مسجد كوفه با كاشي ( در اين چهار مكان مسلمانان مجازند نماز را بصورت تمام يا شكسته بخوانند)و مزين شده به يك حديث مربوط به فضيلت نمازاست.
ديگر اينكه شش كتيبه عمودي ديده ميشود كه در قسمت بالا و پايين آن به ترتيب تولد و شهادت يا رحلت 12 امام نوشته شده، اسم پيامبر(ص) و فاطمه(ع) هم در دو طرف بالاي محراب نوشته شده كه مجموعاً شامل 14 معصوم ميباشد و در لجكيهاي چهاردهنه هشت صفت از صفات الهي كه درآيه 23 سوره حشرپشت سر هم آمده با كاشي مزين گرديده كه عبارت است از: المك، القدوس، السلام، المومن، المهيمن، العزير، الجبار، المتكبر
2) تهيه قابي با كاشي در طبقه دوم شبستان كه آيهالكرسي بر آن نوشته شده كه همين قسمت محل ارتباط طبقه بالا با پايين است.
3) موزائيك كف طبقه فوقاني
4) تهيه سه لوستر زيبا
5) تامين لامپهاي مهتابي بقدر كافي
6) تامين تعدادي پنكه سقفي در حد نياز
7) تامين چهار دستگاه كولر
8) تهيه دستگاه شوفاژ
9) تامين فرش هاي ماشيني كه از طرف مردم اهداء ميگردد
10) تهيه چند دستگاه صوتي و بلندگو
11) سنگ فرش حيات مسجد و دو راهرو زنانه و مردانه
12) تهیه ساختماني در قسمت راست حيات براي موتورخانه شوفاژ و اطاقي هم براي دفتر امام جماعت كه سالها اين جانب از آن استفاده كردم و اكنون در اختيار خواهران كانون مسجد ميباشد.
13) تجديد بناي صفههاي آفتاب روي مسجد كه در دو طبقه ساخته شده با وضوخانههاي قبلي
14) ساختن سر در مسجد و دو مناره براي آن
15) كاشيكاري سر در مسجد و كتيبههاي آن
16) احداث طبقه فوقاني روي شبستان قديمي كه تازه تمام شده و همين يك قلم 12 ميليون تومان هزينه برده است.
17) تهيه آبسردكن
18) سيمانكاري سقفها و ديوارها
19) تهيه تعدادي قرآن و رحل براي جلسات محافل قرآني
20) تهيه قفسهاي براي كتاب ها و قرآن ها در شبستان
21) تهيه تابلوي راهنما براي نماز غفليه در داخل شبستان
22) تهيه و خريد زمينی در مجاورت مسجد براي احداث دو دستگاه سرويس بهداشتي و وضوخانه مردانه و زنانه با تمام تجهيزات تهويه و آب گرم كه در حال حاضر از آن استفاده ميشود و در كنارش هم صندوق قرضالحسنه داير است.
23) تهيه ساختماني سه طبقه در کوچه مجاور مسجدکه متعلق به همین مسجد است. طبقه زير آن حوزه علميه خواهران ميباشد طبقه همكف آن كتابخانه عمومي فجر قرار دارد و طبقه سوم مسكوني بوده و بعنوان محل سكونت امام جماعت مسجد ميباشد كه زمين آن، متعلق به مرحوم مشهدي صفر اميني بود كه چندين سال خادم اين مسجد بود كه طبق وصيت آن مرحوم پس از وفات به مسجد اهداء گرديد.
كارهاي فرهنگي مسجد در گذشته و حال:
همانطوري كه اشاره شد در حدود 18 سال نماز جمعه توسط اينجانب در اين مسجد اقامه گرديد و از طرف مردم استقبال خوبي انجام گرفت يكي از شيوههاي جذب جوانان و شركت در نماز جمعه اين بود كه اعلام شد افرادي كه خطبههاي نماز را خلاصهنويسي كنند در هفته بعد به آنها جايزهاي تعلق ميگيرد و اين عمل بازتاب خوبي پيدا كرد و تا زماني كه نماز جمعه اقامه مي شد ادامه داشت.
از كارهاي فرهنگي ديگر اين كه همه شب در بين نماز مغرب و عشاء حديث كوتاهي براي نمازگزاران( از طریق امام جماعت فعلی سید محمد تقی هاشمی) خوانده می شود كه اين كار اثر بسيار مطلوبي داشته است، زيرا سعي شده است احاديث جذاب و گيرا با ذكر منابع و معتبر بيان و تفسير شود تا دراين فرصت اندك نمازگزاران حداكثر استفاده را بنمايند. از ديگر برنامهها در اين راستا برپايي دعاي روحبخش و انسانساز كميل در شبهاي جمعه ميباشد.
همچنين بعد از تعطيل شدن نماز جمعه روزهاي جمعه نماز جماعت برپا بوده و بين نماز ظهر و عصر به مدت بيست دقيقه تفسير قرآن را شروع كرديم كه اين حركت نيز بسيار سازنده و مطلوب ميباشد چون كه واقعاً قرآن در بسياري از جوامع اسلامي متروك مانده و توجهي به آن نميشود و بيم آن ميرود كه خداي ناكرده ما نيز مصداق اين آيه و شكايت پيامبر در روز قيامت از امت خويش قرار گيريم كه ميفرمايد:
از كارهاي فرهنگي ديگر تشكيل كانون فرهنگي تحت عنوان كانون فرهنگي مسجد شهيد بهشتي است كه خواهران و براداران علاقهمند به فعاليتهاي مذهبي در اين كانون مشغول فعاليت هستند خصوصاً خواهران كه در كليه مراسم و اعياد مذهبي و اسلامي درزمينههاي مقاله، سرود، نوحه، تواشيح و … فعاليت چشمگيري دارند از جمله حركتهاي بسيار پسنديده اين عزيزان غبار روبي و تميزكردن مسجد به مناسبتهاي مختلف ميباشد كه جا دارد در اين فرصت از تمام دستاندركاران و بانيان اين عمل خداپسندانه تقدير و تشكر نمائيم.
طبق روال عموم مساجد؛ براي اين مسجد نيز هيئت امنائي مركب از ده نفر از برادران تشكيل شده است كه كليه امورات مسجد مخصوصاً كارهاي عمراني و ساختماني و امور متفرقه ديگر زير نظر آنها و با همكاري آنها انجام ميگيرد از خداوند بزرگ توفيق و سعادت براي آنها آرزو دارم.
در مورد بانيان مسجدبايد عرض كنم بيشتر به صورت عمومي بوده چه قبل از انقلاب و چه بعداز آن، بعد از انقلاب كه بيشتر اين جانب در جريان هستم اينگونه بوده كه در نماز جمعه يا در مواقع ازدحام جمعيت مثل ماه رمضان يا ايام عاشورا از مردم كمك گرفته ميشد كه در بين آنها افرادي بودند كه كمكهايشان قابل توجه بود و مثلاً زميني را اهداء ميكردند و اينجانب آن را به فروش ميرساندم و به مصرف مسجد يا بعضي امور خيريه ديگر می میرسيد كه اگر بخواهم نامي ازآنها ببرم چونكه تعداد آنها زياد است اين نوشتار به طول ميانجامد ونیز ممكن است در اثر گذشت زمان نام بعضي فراموش شده باشد لذا بهتر است در حق همه آنها دعا كنيم كه انشاءالله خداوند اين كمكها را ذخيره آخرت آنها قرار دهد و به عنوان عمل صالح بپذيرد.
از روزي كه مسئله قرارگرفتن حسينيه شهيد مطهري محله عليا در طرح توسعه فلكه امام حسين(ع) مطرح شد براي اينجانب انگيزه تفحص در مورد وقفنامه اين حسينيه و مسجد تقويت گرديد، تحقيقات زيادي انجام داديم و از اكثر معمرين هم جويا شديم چيزي در مورد آن پيدا نكرديم به جز يك وقفنامهاي كه در خانه مرحوم آقای سيدجعفر احمدي پيدا كرديم كه اصل آنرا تحويل اداره اوقاف دادم و در آن كاروانسرائي وقف شده بود كه مسجد و حسينيه گردد و با توجه به اينكه اين وقفنامه در سال 1281 قمري يعني تقریبا140 سال پيش نوشته شده حدود آن براي ما اكثراً ناشناخته بود و با تحقيقات مقدماتي كه انجام گرفت و بعضي معمرين آن زمان مثل مرحوم حاج قاسم قديري اظهار نظر نمودند احتمالاً مربوط به محل فعلي مخابرات كه قبلاً خندق و عصارخانه بوده ميباشد لذا در مورد حسينيه محله عليا با استفتائي كه از آيات عظام مرحوم حاجآقا ميرزا هاشمي و مرحوم آيهالله ايزدي و امام جمعه اصفهان آيهالله طاهري نموديم خراب گرديد بعد روي اين وقفنامه بين شهرداري قهدريجان و اداره اوقاف و مخابرات بحثهاي زيادي شد. اداره اوقاف بر اساس اين سند ادعاي وقف بودن زمين مخابرات را دارد و عدهاي معتقد بودند اين وقفنامه مربوط به محله عليا ميباشد و زمين مخابرات در محدوده ملكي محله سفلي قرار دارد و هنوز هم اين دعوي ادامه دارد. باز براي اينجانب انگيزهاي پيدا شد جهت تحقیقات مجدد وطی بررسی هائی که در متن و حواشی و امور متفرقه دیگر وقفنامه انجام شد. به اين نتيجه رسيديم كه مورد آن در محله علیا می باشد و اینجانب طی نامه مشروح و مستدلی به مدیر كل اوقاف اصفهان مراتب را اعلام و از نظر قبلي منصرف شدم كه جهت اطلاع متننامه با اضافاتي در صفحات بعدي ارائه ميگردد.
سپاس فراوان از وهم و قياس وقف مزرعه آلای والاي جناب رب الاربابي است كه دهكده عالم جبروت را بلاي[2]* همت چيزي مالك است او ملك ملكوتش از اشتراك( ) كاري كه از مجها* كهكشان بند برگردن نهاده انجم و اخترکبوتران برجی که در هوای او بال افشان و معلق زنان بچرخ افتاده سنبله در مزرعه دايره فلك از كشتزار صنع او خوشهايست و حاصل كونين براي راهروان طريق اطاعت او توشهايست كره خاك از اراضي شوكتش قطعه زميني است از جوي بحار مشروب گرديده و چرخ پير* در مزرع فيضش دهقاني برزگر كه پاداش حلال بخوشهچيني خميده رقبات رقبه انام از خواص و عام در يد ملكيت و اقتدار اوست و املاك شش دانگ جهات سته عالم امكان در تحت تصرف و اختيار او به دانهريزي قطرات نيساني صدف زمين را قابل نمو سنبله حبوب الآلي نمود و احداث قنوات علوم بيپايان در اراضي صدور انبياء و رسل و اجراي سپاه معارف و ايقان در جداول قلوب اولیاء و ديان سنبل فرموده مراو را سزد كبريا و منّي كه ملكش قديم است و ذاتش غني و دِرُوي كه خوشه چنين ناطقه با مرصۀ قلم از كشتزار بيان دِرُوي لایق بزرگواریست كه مقصد اصلي از بناي مزرعه جهان حصول حاصل ذات پاك اوست و علت غائي از اخيار اراضي اموات عدم نمو دايۀ يكتايي گوهر تابناك او صلوات طيبات بر آل و اصحاب او باد كه جعفرآباد ملت جعفري را به همين سالارند و حديقه دين مصطفوي را نازل منزلۀ ابر بهار و آسياي سپهر لاجوردي به آبروي ايشان گردان است و اطاعت شرع شان عبدا… بندگي و مومنآباد ايمان را حدود سامان و بعد بر واقفان موافق توفيق كه استقراي قراي امور توفيقه كردهاند مخفي نماناد كه در سرزمين زندگي نشان درخت نكوكاري مثمر اثمار برخورداري ازآنها است و در زراعتگاه دنيا كه مزرعه آخرت است افشاندن تخم رستگاري سبب ادراك ربع رستگاري در وقت حصد! عملها بناً علي هذا وقف صحيح شرعي نمود عاليجناب قدسي القاب فضائل مآب علامي فهامي آخوند ملا محمد اسماعيل قربه الی الله[3] همگي و تمامي يك باب كاروانسرا كه واقع است در محله اولياي قريه قهدريجان كه كل آن محدود ميشود به حدود اربعه حدي به شارع عام و حدي به دكان نجاري و دكان ورثۀ مرحوم مشهدي قاسم و حدي به شارع و به دكان حسين ولد مرحوم غلامعلي و حدي به تكيه روضهخواني و به دكان ورثۀ عابدين و مسجد كوچك با ممر مدخل و جميع ما يتعلق بها قديماً الي الان يومالقيامه و تمامت يك باب كاروانسرا از يد تصرف عاليجناب مشاراليه انتزاع شد به جهت وقف عام كه مومنين و مومنات بهرهمند گردند.
و لهذا عاليجناب مشاراليه توليت يك باب كاروانسرا را به عاليجنابان ملا محمد باقر خلف مرحمت پناه ملاعبدالحسين و ملامحمد طاهر خلف ارجمند عاليجناب قدسي القاب ملامحمد علي واگذار نمود كه انشاءا… تعالي در وقتي كه عالي شأنان كدخدايان و ريشسفيدان آقا رمضان ابن مرحوم آقا زينالعابدين و آقا جمالالدين خلف مرحوم حاجی رجبعلي و كربلا حسنعلي [4]خلف كربلائي مراد و ساير اهل قهدريجان از رعيت و كسبه همت نموده يكباب كاروانسرا را خراب كرده سه طرف آن را در حسينيه انداخته و ساخته و طرف روبه قبله آنرا مسجد ساخته عاليجنابان مشاراليهما متوجه مرمت و آباداني حسينيه و مسجد بوده باشند نسلاً بعد نسل قربه الی ا… و طلباً لمرضاته و با انقراض ايشان با اولاد ذكور ايشان هر يك از ارقاب كه به حسب و نسبت نزديک تر بوده باشند و به اجتماع از ارقاب هر يك اعلم و ارشد و اتقي بوده و با انقراض کل تولیت آنرا به مجتهد عصر زمان که درمحوطه اصفهان مقیم بوده باشد تعمير و مرمت نموده باشد كه عندا… و عندالرسول ضايع نخواهد شد ان ا… لا يضيع اجرالمحسنين و اين چند كلمه به جهت وقف نامچه قلمي گرديد و كان ذالك تحریراً في غره شهر صفر المظفر سنه 1281
در حاشيههاي اين وقفنامه چهار نكته را متذكر شده كه به ترتيب مختن آنها آورده ميشود
اول: توضيح اينكه حاضر شد عاليشان آقا جمالالدين خلف رحمت پناه مشهدي غلامعلي قهدريجاني و وقف صحيح شرعي نمود تمامت هشت قفيز بانضمام دو قفيز ديگر كه تماماً يك جريب بوده باشد به ني[5] شاهي از باريكه سراب ملك شط و توليت يك جريب ملك را عاليشان مومي[6] اليه بعاليجناب آقا سيد كاظم خلف مرحوم سيد رمضان نسلاً بعد نسل كه جناب معظم له هر ساله كشت نمايد در اوو يك ثلث آن را به جهت كاركرد ببرد و دو ثلث منافع املاك مزبور را صرف تعميرات حسينيه و مسجد واقف مزبور نموده باشد بقرار هر كس ( ) از عمل يكجريب ملك مزبور سواي اقا سيد محمد كاظم طمع نمايد و بخواهد مداخله نمايد بلعنت خدا و نفرين رسول خدا گرفتار شود في غره شهر صفر سنه 1281
دوم: بتاريخ 23 شهر محرم الحرام 1282 حاضر شد همان قدسي القاب مقدس نصاب واقف موقف متن( ) توليت تكيه معين متن را بع به عهده عاليجناب قدسي القاب ماب اقدس نصاب سلاسه السادات الاطياب آقا سيد محمدكاظم قهدريجاني ولد رحمت مرحمت پناه آقا سيد رمضان قرارداده كه نسلاً بعد نسل متوجه امورات و متحمل آباداني شده به قدر مقدور آباد نمايد و دو ثلث منافع حاصله را صرف نمايد.
سوم: توضيح اينكه ملك عمارت در تكيه منوقوفه كه محازي قبله و ظهر آن خندق است بر مسجد و محل عبادت است سمت ديگر را تكيه نموده كه خلايق و مسلمانان بهرهمند شوند فمن بدله بعد ما سمه فانما اثمه علي الذين يبدلونه
چهارم: توضيح اينكه( ) كه جنب كاروانسراي عاليجناب قدسي القاب واقف مشار اليه ميباشد حقالصدق و ملكالطلق خير الحاج حاجي عبدالوهاب و كربلا حسن و خير النساء اولاد مرحوم زينالعابدين و ورثه مرحوم عبدالحسين و علياكبر ولد مرحوم عبدالحسين و از قرار وقف نامچه عليحده كه( ) وقف نمودند كه آن دو نيز خراب نموده و داخل مسجد و حسينيه مرقوم فيالمت نمايند و توليت آنرا از قرار همان وقف نامچه براي نور چشمي
بجناب ملامحمد طاهر قرار دادند كه از قرار وقف نامچه عليحده متوجه شد
از آجه كه هر واقفي براي استمرار و دوام مورد وقف توليتي و موقوفاتي تعيين ميكند مرحوم آخوند ملا محمد اسماعيل هم كه يك باب كاروانسرا را براي حسينيه و مسجد وقف ننموده توليت هر دو را در متن به عهده آخوند ملا محمد باقر فرزند ملا عبدالحسين و آخوند ملا محمد طاهر فرزند ملا محمدعلي قرار داده كه رد اول تا اين ساعت براي ما ناشناخته است ولي فرد دومي همان است كه قبلاً توضيحاتي در مورد ايشان داده شد ولي واقف در حاشيه وقفنامه به تاريخ يكسال بعد از نوشتتن متن يعني سنه 1282 مسجد و حسينيه را از هم تفكيك نموده و توليت حسينيه را به عهده مرحومن سيد كاظم فرزند مرحوم سيد رمضان قرار داده نسلاً بعد نسل و موحوم آسيد جعفر احمدي كه اين وقف نامه در منزل او نگهداري ميشده وپسر ارشد مرحوم سيد رضا و سيد رمضان فرزند ارشد سيد كاظم معين در حاشيه وقفنامه ميباشد و توليت مسجد طبق آنجه كه واقف نوشته نسلاً بعد نسل با اولاد ذكور ارشدش ملامحمد علي بوده و اولاد ارشد ايشان كه در قيد حيات ميباشد.
نامه به مدير كل اوقاف استان اصفهان:
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك مدير كل اداره اوقاف استان اصفهان جناب آقاي حججي دامت بركاته احتراماً باستحضار ميرسانم اينجانب باستناد وقفنامهاي، نامهاي به جناب آقاي استاندارد مهندس موسوي در سال گذشته نوشتن دائر بر وقف بودن محل فعلي مخابرات قهدريجان ولي در طول چند ماه اخير با تحقيقات جديد و دقتها و مطالعات پيگير كه در كتن و حواشي وقفنامه و ديگر مسائل داشتم اين مسئله براي من روشن شده كه اين وقفنامه و ديگر مسائل داشتم اين مسئله براي من روشن شده كه اين وقفنامه مربوط به محل مخابرات نيست و محدوده آن باستناد مطالبي كه ذيلاً مطالبي كه ذيلاً متذكر ميشوم در جاي ديگر است.
1) در متن وقفنامه آمده است يكباب كاروانسرا در محله علياي قهدريجان وقف شده در صورتيكه باستناد نقشهثبتي، مخابرات در مخدوده محله سفي قرار دارد.
2) از اينكه ذكر شده طرف قبله آن مسجد ساخته شود و سه طرف ديگر در حسينيه انداخته شود معلوم ميشود با زمين كاروانسرا حسينيهاي كه خراب شده و به نام تكيه روضهخواني در يكي از حدود اربعه نام برده شده از سمت جنوب توسعه داده شده كه درامتداد آن ميرسيد به مسجد شهيد بهشتي (شيخ محمد تقي سابق) كه طرف قبله حسينيه قرار دارد و اين كاملاً با موقعيت اين دو تطبيق ميكند زيرا حسينيه مزبور در وقفنامه از طرف شمال قابل توسعه نبوده چون شمال آن به خندق برخورد ميكرده كه قدمت خندق هم از حاشيه وقفنامه معلوم ميگردد.
3) چنانچه اين وقفنامه مربوط بود به محل مخابرات قهدريجان ميبايست يك طرف آن محدود ميشد به خندق يا عصارخانه زيرا قدمت اين دو، مطلبي است روشن كه هم از حاشيه وفقفنامه استفاده ميشود و هم شهود زيادي وجود دارد كه زبان به زبان گفتهاند كه در اين حوالي خندق و عصاري وجود داشته مضافاً به اينكه نقشه هم گويا است.
4) در حاشيه وقفنامه اشاره شده به عمارتيكه وقف مسجد بوده و ظهر آن خندق واقع شده و از اين عبارت دو مطلب معلوم ميشود يك قدمت خندق كه قبل از نوشتن اين وقفنامه خندقي وجود داشته و ديگر اينكه آن عمارت كه ظهر آن خندق است عملاً در محدوده محله عليا قرار ميگيرد چون در قديم خندق حد فاصل دو محله عليا و سفلي بوده.
5) وقفناممه در منزل مرحوم آسيد جعفر احمدي كه از مسئولين تعزيه خواني بوده پيدا شده و ايشان از اهالي محله عليا بودهاند كه اين خود قرينهاي است بر اينكه وقفنامه مربوط به محله عليا است.
6) به طوريكه از بعضي معمرين كه در قيد حيات هستند تحقيقات كردم مسجد شهيد بهشتي فعلي (شيخ محمد تقي سابق) در زمان خيلي قديم تقريباً زمانيكه وقفنامه مزبور نوشته شده مسجد محقر و كوچكي بوده است كه مرحوم آخوند ملاحسين امام جماعت آن بوده و چون اولاد پسر نداشت بعد از فوت او آخوند ملا محمد طاهر يكي از متوليان كه در همين وقفنامه تعيين شده امامت مسجد را عهده دار ميشود و در زمان ايشان و فرزندش مرحوم شيخ محمد تقي مسجد توسعه پيدا ميكند و به نظر ميرسد كه كاروانسراي مزبور حد فاصل اين مسجد و تكيه روضه خواني محله عليا بوده كه هر دو كوچك بوده و با زياد شدن جمعيت نياز به توسعه داشته كه با زمين كاروانسرا هم مسجد توسعه پيدا كرده كه واقف گفته است طرف قبله آن مسجد ساخته شود و هم تكيه يا حسنيه توسعه داده شده كه اين حسينيه فعلاً در طرح توسعه فلكه خراب شده.
7) كدخدايان و ريش سفيدان و شهودان و متواليانيكه در اين وقفنامه تعيين شدهاند و از آنها نامبرده شده همه از اهالي محله علياي قهدريجان ميباشند مثل مرحوم آخوند ملامحمد طاهر و مرحوم سيد كاظم فرزند سيد رمضان كه در حاشيه وقفنامه يكسال بعد از تاريخ متن توليت حسينيه بايشان واگذار شده و ايشان هم از سادات محترم و مورد احترام محله عليا و از مسئولين تعزيه خواني بوده و وقفنامه هم در منزل بستگان ايشان پيدا شده.
8) يكي از قرائن بسيار قوي بر اينكه اين وقفنامه، مربوط به محل مخابرات نيست اينكه در اطراف اين محل با فاصلههاي بسيار كم چندين مسجد و حسينيه وجود داشته مثل حسينيه ايكه در طرح فلكه خراب شد. با فاصله كمتر از صد متر و حسينيه محله سفلي كه اول خيابان مطهري وجود با فاصله كمتر از دويست متر و مسجد بزرگ محله سفلي با فاصله كمتر از صد متر و اين عقلاً غير قابل قبول است كه روحاني آگاهي مثل مرحوم آخوند ملا اسماعيل در آنزمان وسط چندين مسجد و حسينيه زمين وسيعي را براي مسجد و حسينيه وقف نمايد.
9) لازمه اينكه اين وقفنامه مربوط باشد به محل مخابرات فعلي كه قبلاً خندق و عصاري بوده اين است كه از تاريخ 1281 قمري كه يكصد و چهل سال پيش ميباشد همه مؤمنين و متدينين و روحانيوم اين شهر در مقابل اين خلاف شرع و عملنشدن بئقفنامه راضي بوده و سكوت كرده باشند كه اين مطلب قابل قبول نيست خصوصاً در محلي كه جو عمومي آن مذهبي و اسلامي است.
10) از حدود شناخته شده وقفنامه كه يكي مسجد كوچك باشد كه قبلاً از قول حاجآقا تاج گفته شد، كه مسجد بهشتي قبلاً مسجد كوچكي بوده و يكي تكيه روضه خواني كه آنهم محلش معلوم است و يكي دكان نجاري كه آنهم محلش در حال حاضر پهلوي حوزه خواهران ميباشد و معروف بوده به دكان حاج هاشم كه پدرش هم استاد محمدعلي در همين دكان نجاري داشته، معلوم ميشود كاروانسرا بزرگ بوده و طول آن مسجد بهشتي تا تكيه روضهخواني را در بر ميگرفته و تور اينكه كاروانسرا منطبق شود با كاروانسراي معروف به حاج سيدرضا بيجا ميباشد زيرا آن يك محلي بوده كوچك و عقلاً پذيرفته نيست كه واقف براي يك محل كوچك همه كدخدايان وريشسفيدان و اهل محل و كسبه را با استمداد بطلبد و ثانياً در يك محل كوچك حسينيه و مسجد با هم قرار نميگيرند و تصور اينكه كاروانسرا در يك محدوده عليا بوده عقلاً هم بعيد نيست چونكه عصار خانه در محل سفلي بوده و كاروانسرا در محدوده محله عليا و الله العالم. عليهذا به استناد مطالب ذكر شده بالا اينجانب به اين نتيجه رسيدهام كه اين وقفنامه مربوط ميباشد به مسجد شهيد بهشتي (شيخ محمدتقي سابق) و حسينيهايكه در محله عليا بوده و در طرح توسعه فلكه خراب شده و مشكلاتي را در اين چند سال بدنبال داشته كه اميد است با پيگيري مسئولين ذيربط و اداره اوقاف معوض آن را در نظر گرفته شود توفيق شما را از خداوند بزرگ خواستارم.
امام جماعت مسجد شهيد بهشتي قهدريجان
سيد تقي هاشمي
15/10/79
از آنجا كه اين متن ر يكصد و چهل سال پيش نوشته شده و اصول و مقررات ادبي و نگارش در آن زمان با امروز تفاوتي زياد دارد و در نتيجه معني و مفهوم بعضي از جملات، واضح و روشن نيست لذا تعدادي از دانشجويان و ادب دوستان در كانون فرهنگي آزادگان متن زير را ارائه نمودند كه در ان با روش جديد معني شده و اينك به نظر خوانندگان ميرسد و از زحمات آنها تقدير و تشكر ميشود و اميد است كه آيندگان هم اين متن را مورد دقت و مطالعه قرار دهند و نسبت به نكات مبهم اعم از مقدمه و متن و حواشي و حدود آن از اهل خبره و معمرين زمان سوال و تحقيق نمايند تا انشاء روشن گردد كه ميتواند براي نسلهاي آينده كارساز باشد.
شكر و سپاس بيش از حد تصور مخصوص درگاه خداوند خداوندان است كه عالم معنوي را بدون كمك خواستن از چيزي در مالكيت دارد و پادشاهي و فرمانروائيش از شريك به دور است.
كاري كه از جهش برق كهكشانها بر كرانههاي آسمان قرار داده و ستارهها مانند كبوتران برجي هستند كه به عشق او در آسمان میچرخند و معلق ميزنند.
صورت فلكي سنبله در آسمان او كه مانند يك كشت زار وسيع است مثل يك خوشه ناچيز است ومحصول دو دنيا براي سالكان طرق اليالله مانند توشهايست.
كره زمين در مقابل قدرت و شوكت او مثل قطعهزمين كوچكي است كه از جوي آبي سيراب ميگردد. و فلك كهنسال در مقابل فيض و رحمت او مانند دهقاني است كه به واسطه خوشهچيني و كسب حلال قامتش خميده است تمام املاك و مستقلات بندگان از خاص و عام در ملكيت و يد قدرت اوست و همه جهات جهان از شرق و غرب و شمال و جنوب، بالا و پائين در تحت تصرف و اختيار اوست و بواسطه بارش باران بهاري زمين را كه مانند صدفي دهان گشوده قابل رشد و نمو دانهها كرده و تشكيل علوم بيپايان در سينه پيامبران و جاري شدن علوم و معارف و محكم شدن آن در سينه اولياء خدا و دينداران طريق حق امر فرموده.
بزرگی و شوكت مخصوص آن خدايي است كه مالكيتش ازلي است و ذاتش بينياز از همه چيز دروگري كه عقل ناطقه در مقال او مانند يك خوشه ناچيز است كه با نگارش قلم و بيان او را دروگري شايسته خطاب ميكند. خداي بزرگي كه مقصود اصلي او از خلقت دنيا شناخت ذات پاك خداوندي است و علت اصلي برگزيدن زمينهايي غيرقابل كشت پروردن نور در گوهر تابناك پيغمبر است كه سلام و صلوات بر او و اصحاب او باد كه مذهب شيعه جعفري شايسته همين مقام است. و دين اسلام و گردش و رونق اين دين بر همین اساس و پايه است و فرمان برداري از اين دين و بندگي كردن آن در سرزمين ايمان اختصاص يافته است.
بعد بر وقف كنندگاني كه توفيق يافتهاند محل واموري را كه در وقف قرار دهند پوشيده نباشد كه در محل زندگيشان نشانه نيكوكاري و بهرهمندي از آن مخصوص همين امر است و دراين دنيا كه مانند مزرعهای برای آخرت است انجام كار نيك موجب كسب رستگاري در هنگام سنجش عملهاست.
خاطرهاي از واقف
اينجانب در زماني كه مشغول به تحقيق پيرامون اين وقف نامه بودم روزي با مرحوم حاجقاسم قديري معروف به قاسم چوبي كه مسنترين فرد آن زمان بود ملاقات نمودم و ايشان در ايام جواني خود مرحوم آخوند ملا محمد اسماعيل را درك كرده بود او ميگفت در سالي مرحوم حاج قاسمعلي مرادي (ايشان پدر حاج عباسقلي مرادي و كدخداي آن زمان بودهاند) در منزلش روضه خواني گرفته بود و چند روحاني محل به ترتيب منبر ميرفتند كه منجمله همين آخوند ملا اسماعيل بود و شب آخر رسم بر اين بود كه باني روضه شام ميداد و افرادي را دعوت مي كرد كه مرحوم آيه الله آقا ميرزا محمد هاشم چارسوقي از مدعوين بودند كه در حضور ايشان آقايان روحانيون محلي منبر رفتند كه منبر مرحوم آخوند ملا اسماعيل جلب توجه آقا ميرزا محمد هاشم را نموده و ايشان به باني و افراد حاضر در مجلس گفته بودند: قدر اين عالم (آخوند ملا اسماعيل) را داشته باشيد كه فرد باسوادي است.
و حقاً هم با سواد بودن او از متن همين وقفنامه معلوم ميگردد و ضمناً مرحوم حاج قاسم قديري در مورد آخوند ملا محمد اسماعيل متذكر شدند ايشان فقط يك فرزند پسر داشتند كه او نیز براي ادامه تحصيل علوم ديني و اسلامي راهي نجف اشرف گرديد و پيشرفت زيادي پيدا كرد تا آنجا كه از همدرسيهاي مرحوم آيه الله بروجردي و مرحوم آيه الله آقاسيد ابوالحسن اصفهاني گرديد ولي متأسفانه اجل ایشان را مهلت نداد و در دوران جواني دار فاني را بدرود گفتند. حشره اله مع اوليائه في جنات النعيم
در خاتمه ذكر دو نكته لازم است:
1ـ مطالبي كه ارائه گرديد در زمان نگارش تحقيق و بررسي شده و از آنجا كه علم بشر محدود و ناقص ميباشد ممكن است در آينده با بررسيهاي مجدد تغيير يابد و اين لازمه كمال بشري است.
2ـ لازم است براي همه كسانيكه در اين مسجد و حسينيه عبادت كرده و يا فعاليت نمودهاند اعم از روحانيون و ساير اقشار از خداوند بزرگ طلب مغفرت نماييم. همچنين از برادراني كه در تهيه و تنظيم اين جزوه همكاري نمودند تقدير و تشكر مينماييم.
پاييز 1380